loading...
روزگار خانم همسر، مادر، كارمند

من بازدید : 35 دوشنبه 1390/11/03 نظرات (0)

بد جوري دلم گرفته




مي خواستم امتحانش كنم اما رد شد، توي زندگيش مهمترين شخص مادرش، يك كلام گفتم نگو باردارم .... و بهم ميگفت نگفتم. اما ديشب رفتيم خانه مامانش كه خواهرش برداره بياره پائين. رفتيم تو ، خواهرش هم بود نيشش باز مبارك

ميگم كي گفت مهدي

كي قبل از سفر به مشهد

 يا خدا  سخت بدوني كه شوهرت همه كست پدر بچه هات توي قلبش اول مادرش

اول حرف اون

خسته ام

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
متولد 57 هستم اول همسرم و بعد مادر ، كارمندم و دلم مي خواد روي كره زمين نقشي مهم بزنم ....
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 45
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 37
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 38
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 110
  • بازدید کلی : 9,840