loading...
روزگار خانم همسر، مادر، كارمند
من بازدید : 125 دوشنبه 1390/10/26 نظرات (0)

سلام

روز دوسنبه مامان و باباش رفتن مشهد. اين هم بدجوري هواي مشهد داشت روز سه شنبه بهم گفت اگر بابات رانندگي ميكنه تا مشهد 4 نفري بريم

زنگ زدم و بابايي گفت آره

اما من سختم بود با بچه اي كه مي دونم از ماشين سواري متنفر

بهش گفتم پدرم در مي ياد رفتيم دنبال تور قطار

جور شد 3 روز و 3 شب رفيم توي حرم آقا

خيلي خوب بود عالي بود . احساس مي كنم بيشتر پدر شده ، يكسره بچه توي بغلش  بود. حسابي پدر شده است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
متولد 57 هستم اول همسرم و بعد مادر ، كارمندم و دلم مي خواد روي كره زمين نقشي مهم بزنم ....
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 49
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 41
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 42
  • بازدید ماه : 42
  • بازدید سال : 114
  • بازدید کلی : 9,844