loading...
روزگار خانم همسر، مادر، كارمند
من بازدید : 80 دوشنبه 1390/07/04 نظرات (0)

 

 خيلي خيلي خوشحالم

براي خيلي از آدم ها ميز وسيله براي اذيت كردن ديگران . خصوصا اگر اين ادم تازه به دوران رسيده باشد كه حتي از نظر سازمان مديريت هم شرايط احراز پست مديريت را نداره ولي سمج و پاچه خوار و ريس با لاسري هم كه عاشق اين پاچه خواري حكم مديريت انشايي براش مي زنه.

تا ديروز كارشناس بود حتي سابقش هم از من كمتره اما پشت ميز كه نشست

فكر كرد آدم شده

خوب حالا دو نفر بيرون مي كنم تا بقيه حساب كار خودشون بكنن

 زماني  را انتخاب كرد كه من باردار بودم حتي يك كفتر كه تخم گذاشته مردم بيرون نمي كنن چه برسه به آدم

روزهاي سخت شروع شد

اول گذاشتنم در اختيار كارگزاري و من هم بخاطر كه آقايي بيمه نداشت و خودم بيمه تكميلي بودم موندم ميان زمين وآسمان

بخاطر مدرك فوق ليسانس رفتم يك دفتر ديگر چقدر برخود ها خوب بود چقدر انسانيت خدا پدرشون بيامرزه

جا بهم دادن و من تغيير كرد زندگيم

ديد مدير ابله كه من موندم و چون قرار دادي بودم نامه زد ما اين ها را نمي خوام لغو قرار داد

من هم كه بين طبقات هي رفت و آمد مي كردم دچار استرس،  بچه ام وزن كم كرده بود و دكتر افتحي هي مي گفت خانم شما استراحت مطلق هستين بچه از دست مي ره و من مي خواستم كاري كه 9 سال برايش تلاش كرده بودم هم داشته باشم

چه صبحهاي كه بخاطر حال بدم نمي تونستم از تخت پائين بيام اما يادم مي افتاد برگ مرخصيم امضاء نمي كنه گريه كنان مي آمدم اداره

تمام شد اون روزها با تمام سختي هاش

و امروز اين بي شعور برداشتن من كه واگذار كردم به خدا و خدا مي داند اين ها

و اين ميز ها چه بي وفا هستن

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
متولد 57 هستم اول همسرم و بعد مادر ، كارمندم و دلم مي خواد روي كره زمين نقشي مهم بزنم ....
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 72
  • بازدید سال : 144
  • بازدید کلی : 9,874