loading...
روزگار خانم همسر، مادر، كارمند
من بازدید : 39 شنبه 1390/10/03 نظرات (0)


امسال رفتيم خانه مادر شوهرم ، ما بوديم و داداشش و خواهر سومي.

علي رضا براي شيدا چله اي برده بود كيف و چكمه و آجيل. و جالب كه خانه عروس يك خيابان پائين تر از مادر بزرگ و پدر بزرگ هست. و اين ها بزرگتر هاي فاميل هستند

اولا بايد دعوت مي شدن براي مراسم چله بران و حالا كه دعوت نكردين بايد بعد از مراسم مي آمدن و آخر شب يك سر مي زدن به اين بنده خدا ها.

دو تا خواهر با هم وصلت كردن بقيه را فراموش كردن ، آدم چي بگه.


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
متولد 57 هستم اول همسرم و بعد مادر ، كارمندم و دلم مي خواد روي كره زمين نقشي مهم بزنم ....
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 58
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 59
  • بازدید سال : 131
  • بازدید کلی : 9,861